وصف نابودي

زیر این باران غمگین با قدمهائی سنگین با همین چشمان اشکین از همین شلاق خشمگین این منم، تنهاترین با همین بغضهای دیرین گفتن ناگفتنی ها خیلی سخت اما تنهائی همین وایسادن جلوی آئینه و دیدن خط عمر باز هم بی خبر از پیش همه رفتن رفتن و نگفتن بی هدف اینور و اوونور دیدن هیچ و هیچ فردی و ندیدن دیگه آرزوهارو ناامید شدن گریه هارو نگه داشتن یک دفه با تمام وجود از غصه ترکیدن اینجا همه با هم غریبه بودن دنیا! به دنیا اومدن و نابود شدن


می پسندم نمی پسندم
برچسب ها : , , , ,

مطالب مرتبط

    نظرات

    kimia
    kimia در تاریخ 1390/11/29/6 و 22:17 گفته :
    salam khaste nabashin webetun zibast mamnoon misham be webe manam sar bezanin
    مسعود
    مسعود در تاریخ 1390/11/20/4 و 9:47 گفته :
    سلام ممنون از نظرت خوبت وب تو هم خوبه

    من وبت رو لینک کردم

    منو با اسم بغض احساس من لینک کن

    ممنون
    مسعود
    مسعود در تاریخ 1390/11/20/4 و 9:23 گفته :
    فرشتگان از خدا پرسیدن: خدایا تو که بشر رو انقدر دوست داری چرا غم را آفریدی ؟ خدا گفت : غم را به خاطر خودم آفریدم چون این مخلوقه من تا غمگین نباشه به یاد خالقش نمی افتاد !
    kimia
    kimia در تاریخ 1390/11/29/6 و 22:17 گفته :
    salam khaste nabashin webetun zibast mamnoon misham be webe manam sar bezanin
    مسعود
    مسعود در تاریخ 1390/11/20/4 و 9:47 گفته :
    سلام ممنون از نظرت خوبت وب تو هم خوبه

    من وبت رو لینک کردم

    منو با اسم بغض احساس من لینک کن

    ممنون
    مسعود
    مسعود در تاریخ 1390/11/20/4 و 9:23 گفته :
    فرشتگان از خدا پرسیدن: خدایا تو که بشر رو انقدر دوست داری چرا غم را آفریدی ؟ خدا گفت : غم را به خاطر خودم آفریدم چون این مخلوقه من تا غمگین نباشه به یاد خالقش نمی افتاد !
    برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید
    نام
    آدرس ایمیل
    وب سایت/بلاگ
    :) :( ;) :D
    ;)) :X :? :P
    :* =(( :O };-
    :B /:) =DD :S
    -) :-(( :-| :-))
    نظر خصوصی

     کد را وارد نمایید:

    آپلود عکس دلخواه: